جوابیه
28 تیر 1383
سلام
چند وقت پیش دنبال یه سایت بودم ... همینجور که صفحات وب رو زیر و رو میکردم یه وبلاگ جالب هم پیداکردم . وبلاگی که امثالش کم نیست ولی متاسفانه ما چشم دیدنش رو نداریم .
خلاصه اون روز وقت نداشتم بخونمش . بعد مدتی و یه سفر چار پنج روزه که جاتون هم خالی بود برگشتم و خوندمش ... خیلی دوست داشتم که لینک وبلاگ رو بزنم ولی متاسفانه یا خوشبختانه دیدم که دیگه دسترسی به اون وبلاگ ممکن نیست ... توجه کنید دسترسی به اون وبلاگ و فقط اون وبلاگ ممکن نیست اما هزاران و شاید بیشتر وبلاگها و سایتهای قوی تر از اون موجود و در دسترس هست ...
بیشتر ماها وقتی حرفهایی مخالف افکار و عقایدمون می شنویم اول یکم ناراحت میشیم بعد جوش میاریم کم کم سرخ میشیم ... خیلی بچه مثبت باشیم تو دلمون فحششون میدیم ... تو دلمون هزار و یه دلیل برای رد حرفاشون میاریم ولی همینکه پای قلم و خواننده پیش میاد دستامون فلج میشه ...
ببخشید .... اشتباه گفتم . دستم فلج میشه یا بهتر بگم فلج شد ... بعد از اینکه از خوندن وبلاگ داغ کردم عزمم رو جزم کردم که یه جواب منطقی و همه جوره قانع کن بدم ... ولی... دستم فلج شد . نتونستم و بیشتر از قبل عصبانی شدم اما این بار نه به خاطر حرفهای پوچ و هرز اونا بلکه از ناتوانی و کم کاری خودم .
حالا شما ببینید چه جوابی برای این نوشته دارید ... میدونم با نظر اول میگید اظهر من الشمسه که فلان و فلان و فلان چیزه. ولی یه جواب درست نه از روی عشق و علاقه و تعصب !
تجاوز در نهارخوری
نمایندگان مجلس هفتم سالن نهارخوری مجلس را دیوارکشی کرده و آنرا زنانه مردانه کردند؛ گرچه حتا درهیچ یک از کشورهای غیر اسلامی تجاوزی در نهارخوری صورت نگرفته اما کار از محکم کاری عیب نمیکند.
فکرش را بکنید؛ موقع نهار چشم حاجیه خانم که لنگ مرغ را میبرد به دهانش گره بخورد به چشم حاج آقا که حمله کرده به سینهی مرغ!
شیطان الرجیم که بیکار نمینشیند، مرغ خیال حاج آقا و حاج خانم را از ران و سینهی مرغ بریان میبرد به ران و سینهای که ارکان نظام را میلرزاند.
از چنان مکافاتی همان بهتر که این دو نهارشان را پشت دیوار بخورند؛ که شاعر فرموده:
سوارشان میکند برهم در دمی شیطان
گر نباشد دیواری بین عبدالله و سکینه
لینک امروز : آقای قرائتی رو که میشناسید ... خب .. حیفه که سایتشو نشناسید ... من که طرح قالبش رو می پسندم و ایضا مطالبش رو .
کلمات کلیدی :