آقای عشق!
عمریست در تار و پود ثانیهها، آواره «تـــــو»ام.
این جا که در میان آدمها تنهاترینم، تو انگار گم شدهای و یا این منم که گم شدهام در های و هوی صبح و شب شدنها. با رعد و برق بغضها، چشمهای من، تو را میرسند و تا تو را میرسند، کور میشوند و دوباره ... و باز میبینم که ندارمت، که نیستی، که نیامدهای ...
چقدر دلم برای بودنت گرفته است. لحظهها هنوز و هنوز یاد تو را فریاد میکنند. نبض زمان برای تو میزند و شبها برای تو صبح میشوند. آسمان برای تو بغض میکند و تو نیستی و قلب زخم خورده تاریخ باز نمک میخورد.
آقای عشق! نقطه اتصال همه! با ما بگو کی میآیی؟ ...
تا پایان عمرم، غزل آمدنت را خواهم سرود و چشمهایم را نذر قدمهایت خواهمکرد ... شاید که در روزگار آمدنت نباشم.
رئیس جمهورهای بیسواد!
«در حالی که ما در ترکیه به دنبال ریاستجمهوری یک زن هستیم، زنان ایرانی به خاطر پوشش تحت آزار قرار میگیرند.»
(روزنامه صباح ترکیه)
این یعنی در حالی که زنان یک کشور (ترکیه) از حق تحصیل محروم میشوند، به ریاستجمهوری هم میرسند! تعجبآورتر اینکه پیشرفتهای وسیع زنان محجبه میهن اسلامیمان نادیده گرفته شده، فغان از دست رفتن فضائل زنان ایران سر داده می شود.
گروهی نیز در داخل کشور حرکت عظیم و پربرکت نیروی انتظامی را برای افزایش امنیت اخلاقی و اجتماعی، مصداق بارز خشونت و سلب آزادی نامیده، به انحای مختلف کارشکنی میکنند. با این همه، همکاری نهادها و سازمانهای مختلف از جمله صدا وسیما را در این راستا نباید نادیده گرفت.
... به امید روزهای خوش فردا.
کلمات کلیدی :