خالی بند ها به بهشت نمی روند!
1- سر کار خانم «چاخان الملوک ره به جایی نبرد»
اینور چهره، اونور چهره:
وقتی رئیس دانشگاه الزهرا بود میون دخترای دانشجو می رفت و میگفت:« وقتی رو زمین چمن(فضای سبز دانشگاه) هستین، شبیه کلاغ سیاه میشین! دربیارین بابا این چادرا رو!» دخترای دانشجو شگفت زده میگفتند:«خانم! شما هم که خودتون چادرسر میکنین؟!» لبخند معنا داری میزد و میگفت:«من یه مادر سنتیم! منو اینجوری دیدن! باشماها فرق دارم!»
وقتی ایشون برای جمع کردن رای مردم و جلب نظرشون بین مردم مذهبی میرفتند میگفتند:«ما به چادرمون افتخار میکنیم! چادر ما میراثدار خون شهدای هفده شهریورها ست!» ولی وقتی تو میتینگ های بچه سوسول ها دست به دست همسرش میرفت حتی چند جا حاضر شد برای جلب آراء اونها بدون چادر بره!
2- جناب آقای «میرچاخان زاده»
اینور چهره، اونور چهره:
- در زمان نخست وزیری در مخالفت با اسرائیل گوی سبقت رو آنچنان از همه، حتی امام راحل ربوده بود که بدون اطلاع ایشون هواپیمایی برای جنگ مستقیم نظامی با اسرائیل آماده کرد! ولی وقتی برای انتخابات اعلام کردن که هرکس ایشون رو تائید کنه ازش حمایت میکنه حتی حاضر شد بگه:«حمایات از فلسطین فعلا در دستور کار ما نیست!» و حتی در کنار شعار«نه غزه نه لبنان» قرار گرفت، سکوت کرد و مهر تائید زد! البته به جلب نظر سران اسرائیل و امریکا موفق هم شد! و دیدین که در روز قدس چه کردند و...
- وقتی امام خمینی رحمه الله منتظری رو کنار گذاشتند، این آقا شخصا به تمام وزارتخونه ها و سازمان های دولتی نوشت که:؟«هرچه زودتر عکس آقای منتظری رو جمع کنید!» یکی از همقطارهای ایشون که اون موقع کاره ای بود فورا اومد قم و میخواست با لودر خونه ی آقای منتظری رو با خاک یکسان کنه!...همین دشمنان قسم خورده که حتی حاضر نبودن عکس و خونه ی آقای منتظری رو تحمل کنن از شروع دولت آقای خاتمی شدند دوست صمیمی ایشون...بعد بیاین تا این انتخابات که آقای میر چاخان زاده واسه ریاست جمهوری اومد جلو، وقتی برای فیلم تبلیغاتیش رفته بود قم، برای کسب آرا و جلب نظر علماء و مراجع خدمتشون میرسید از ترس اینکه مبادا شماری از آراء رو از دست بده حاضر نشد به دیدن منتظری بره و باهاش عکس و فیلم بگیره در عوض تا تونست عکس هایی که با آیت الله خامنه ای داشت چاپ کرد و زد در و دیوار قم و شهر ها و محله های مذهبی نشین!...بعد وقتی رای نیاورد و انتخاب نشد رفت سراغ آقای منتظری و ایشون رو مدام تحریک میکرد که موافقش نظر بده و صحبت کنه تا...ایشون فوت کردند و حتی از تشییع جنازه ی ایشون هم برای تبلیغ خودش دست برنداشت در حالی که پسر آقای منتظری گفت:«پدرم وصیت کرده تشییع جنازه ی من رو سیاسی نکنین و...!»
- در زمان دولت آقای خاتمی، همقطار آقای میرچاخان زاده رفت یه جاسخنرانی کرد و گفت:«تقلید کار میمونه و...» ولی وقتی به پشت گرمی مراجع و تائید مرجع دینی نیاز پیدا کردند رفتند سراغ آقای صانعی و منتظری و اونها رو شیر کردند و اونها رو مراجع آگاه جنبش سبز معرفی کردند. همین ها که تقلید رو کار میمون میدونستند علاوه بر این، از انقلاب های مخملی غرب هم تقلید کردند...
- آقای میرچاخان زاده وقتی نخست وزیر بودند یکی از نیروگاهها مشکل اساسی پیدا میکنه و از کار میافته. ایشون تصمیم میگیرن از خارج مهندس بیارن ولی آیت الله خامنه ای رئیس جمهور وقت مخالفت میکنند و دستور میدن از مهندسین داخلی استفاده کنند بعد بیاین تا همین امسال وقتی ایشون هوس رئیس جمهور شدن میکنن تو نطق های تبلیغاتی شون «وا اسفا!» سر میدن که جوونهای مملکت بیکارن و دلسوزی میکنن واسه فارغ التحصیلان و همین طور اشک میریزن واسه «سیر»های داخلی که تو انبارها مونده و فریاد بر میارن که چرا سیر از خارج وارد میکنیم؟!
- همین آقایی که برای کوبوندن رقیب از هیچ تهمتی کوتاهی نمیکنن و میگن:«شما بی قانونی میکنین!» نه تنها همسرشون برخلاف قانون مدرک میگیرن و استاد و رئیس دانشگاه الزهرا میشن بلکه همین الان هم دخترشون جا پای مادر گذاشته و دقیقا راهش رو ادامه داده و بدون داشتن معدل لازم برای کسب کارشناسی ارشد مدرک گرفته و الان صاحب کرسی هنر در دانشگاه الزهراست. باور نمیکنین یه روز برین ببینین!
- همین آقایی که طبق راهنمایی جناب حجاریان که سفارش کرده بود:«انقدر بگو احمدی نژاد دروغگوست که اگه گفت ماست سفیده دیگه مردم باور نکنن!» تو تبلیغات انتخابات، ستادش تابلوی «دروغ گفتن ممنوع!» رو درست میکنن و به درو دیوار میزنن که چی؟ دولت و رئیس جمهور رو به دروغگویی متهم کنن! از اینور دم از قانونمداری میزنن از اونور بعد از انتخابات، صحت نتایج رو از هیچ مرجع قانونی رو قبول نمیکنن و هرچی بی قانونیه میکنن: از تخریب اموال عمومی گرفته تا فراهم کردن زمینه برای آدم کش ها و جانی ها که بریزن روز عاشورا سر مردم بی دفاع و وقتی مشغول نماز یا عزاداری هستند با سنگ و چیزای دیگه حمله کنن و به زن و مرد و پیر و جوون رحم نکنن و بکشن و بزنن و...
- آقای میرچاخان زاده وقتی به کرسی ریاست جمهوری نرسید روزی چند تا بیانیه می داد و حتی گفت که غسل شهادت کرده و کفن پوشیده اما وقتی این آقایی که مدام میگفت من یار امام بودم عکس اما رو پاره میکنن و به امام و اسلام و قرآن توهین میکنن هیچ صدا و حرکتی ازش نمیشه! این آقایی که تو تبلیغات انتخاباتیش مدام شعار«آزادی» میده وقتی به قدرت میرسه حتی مردم آزادانه نمیتونن به مراسم مذهبی شون برسن و مورد هجوم حتی فیزیکی قرار میگیرن! این در حالیه که امسال تو نیویورک شاهد بزرگترین دسته های سینه زنی و عزاداری مسلمونای ساکن امریکا برای امام حسین علیه السلام بودیم!
- همین آقایی که تو تبلیغات قبل از انتخاباتش گفت:«مردم باید همیشه شاد باشن» با این جوی که ایجاد کرده باعث شده تا به حال دل چندین مادر خون بشه و چشم های آدم های بیگناه لبریز اشک بشه! همین آدم هایی که میگفتن ایرانی هستند و حق دارند و ایران برای همه ی ایرانیان و این چاخان ها!
و اما خالی بند بعدی:
3- حضرت آیت الله «مصنوعی دروغی»
اینور چهره، اونور چهره:
ایشون که سال ها قبل شرط قبولی طاعات هر مسلمان رو اعتقاد قلبی به ولایت فقیه و به خصوص ولایت آیت الله خامنه ای می دونست حالا کارش به جایی رسیده که با اصل ولایت فقیه درگیر میشه! خودتون دیدین که تو همین اینترنت چقدر از تصاویر قمه زنی علیه اسلام و تشیع استفاده میکنن، اون وقت این آقا وقتی مقام معظم رهبری مسئله ی ممنوعیت قمه زنی رو مطرح میکنن سریع موضع میگیره و اعلام مخالفت میکنه که:«مردم عشق دارن به امام حسین و دوست دارن قمه زنی کنن و...» از این طرف وقتی دسته ی عزاداران امام حسین در حال سینه زنی مورد هجوم افراد ناشناس و مسلح قرار میگیرن و پرچم یا حسین پاره میشه و حتی سوزونده و... صدایی و ندایی و هیچ حرکتی از ایشون صادر نمیشه! چرا؟! واقعا چی میشه که دولت انگلیس برای ایشون دعوتنامه میفرسته و پیشنهاد اقامت میده؟!
4- خانم «فاجعه ی لندن نشین خالی بند»
اینور چهره، اونور چهره:
این خانم که از آقازادگان اعظم دوم خردادی هستن زمانی که نماینده ی مجلس شدند فغان کردند و ناله سر دادند که:«خانم ها باید در خیابان ها دوچرخه سواری کنند و برای دیدن فوتبال به استادیوم برومند و...» و پرچم آزادی خواهی زنان را بلند کردند. همین خانم که اینقدر سنگ زنان ایرانی را به سینه میزدند و چپ و ر است از فمینیست ها همه جوره حمایت کردند و... حالا که حزب مورد علاقه ی شان به قدرت نرسیده با تمام قوا وارد صحنه شدند. بدون توجه به زنانی که در این آشوب ها آسیب دیدند، زخمی یا کشته شدند، بیوه یا بی فرزند شدند و...آیا آن زنانی که روز عاشورا مغازه ی پیراهن فروشی یا مشاوره مسکن همسرشان در آتش کینه سوخت زن نبودند؟ حق نداشتند؟آیا آزادی زنانی که به دنبال دسته ی سینه زنی عزاداری میکردند و بسیار وحشیانه کتک خوردند نادیده گرفته نشد؟! چه کسی جوابگوی دخترانی ست که چشم به در دوخته بودند پدرشان از سرکار برگردد ولی خبرش را برایش آوردند؟! چه کسی جواب زنانی را می دهد که شوهر کارگرشان به خاطر تخریب های اخیر محل کارش بیکار شده است و نانی ندارد که به خانه بیاورد و زن و فرزندش را سیر کند؟ از نظر این خانم فقط زنانی حق دارند آزاد باشند که: یا فمنیست هستند یا میلیونر! آزادی؟ آزادی طلبی؟ دروغی از این بزرگتر؟!
***
واقعا کیا بودن که باعث شدن امام عزیزمون جام زهر بنوشه ، قلب نازنینش به درد بیاد و پر بکشه ؟!
یا رومی روم یا زنگی زنگی! این جماعت چاخان چرا نمیان راست و حسینی حرفشون رو بزنن و بگن: ما اعتقادمون اینه، مسلکمون اینه! و... چرا هروقت چیزی رو طبق منفعت شخصیشون دیدن قبولش میکنن و میگن:«زنده باد مخالف من!» ، زیر پرچمش میرن و سینه میزنن، ولی وقتی مخالف منافع شخصی شون دیدن باهاش میجنگن؟! و میگن:«یا با منی یا دشمنی!» اینها فکر میکنن امام و شهدا هم اینجوری انقلاب کردن؟ هر روز یه چهره و یه رنگ؟ هر روز یه حرف و یه راه یه موضع؟ اینها واقعا در برابر وجدانشون چی دارن بگن؟! اگر مسلمان نیستید لا اقل آزاده باشید!
لینک:
1-خیانت سبزها به آیت الله منتظری
2-فیلم حضور در اغتشاشات و...
کلمات کلیدی : سبز، دروغ، دوم خرداد، اصلاحات