زنان صفر و یکی
گفت و گوی خبری امشب شبکهی دو دربارهی جایگاه و ارزش زن از نظر معصومین-علیهم السلام- بود. مهمانان برنامه دکتر صادق آئینهوند و خانم دکتر فرهمندفر بودند. ابتدای برنامه آقای حیدری توضیحاتی را دربارهی موضوع بیان کردند و اصلا نشنیدم که بگویند به مناسبت هشتم مارس و این چیزها. یکی امشب هست که مثلا به طور اتفاقی یادشان به این بحثها میافتد یکی شب میلاد حضرت زهرا – سلام الله علیها-.
نمیدانم چرا مقدمهشان به دلم ننشست. رفتم توی اتاق و چند دقیقهای آنلاین شدم. از جانب خانواده چاپار رسید که مگر نمیخواستی نگاه کنی؟! گفتهبودم دلم میخواهد امشب چیزی بنویسم؛ اما ذهنیاتم پراکنده بود. اصلا چرا اینقدر توضیح میدهم. خلاصه اینقدر هی رفتم و آمدم و حوصلهام شد و نشد تا اینکه یک قسمت از سخنانشان جرقهی فکرم را روشن کرد.
سر خط...
آقای حیدری خطاب به خانم فرهمندفر: یکی از نمودهای ارزش و جایگاه زن، حضورش در اجتماع است. حالا شما توضیح بفرمایید که ... و بعد خانم فرهمندفر کاملا توضیح دادند که بعله نمیدانید زنان در تاریخ اسلام چقدر حضور اجتماعی داشتند و چقدر ارزشمند بودند. مثلا میگویند در زمان معاویه یکی از فرمانرواها یاغی شدهبود. عدهای از مردم هم زنی را به نمایندگی پیش معاویه میفرستند که برایشان دادخواهی کند. بعد که این خانوم پیش معاویه میرود معاویه بعد از تأمل میگوید من تو را میشناسم. تو همان کسی بودی که در جنگ صفین در سپاه حضرت علی-علیه السلام- مردان را تحریک میکردی که شجاعانه بجنگند. خانم فرهمند میگفتند چرا فکر میکنید فقط خانومها به کاندیداهای زن رأی میدهند و زنها هم فقط در مورد مسائل زنان صحبت میکنند. البته این جمله را قبل از آن مثال گفتند و من الان یادم آمد!
ایست... بر میگردیم به سوال. شما مطمئنید که یکی از شاخصههای ارزش زن حضورش در اجتماع است که اینقدر هم از آن دفاع میکنید؟ مگر همیشه برای دفاع از حقوق زنان، از قول اسلام نمیگوییم که ان اکرمکم عند الله اتقاکم. یعنی گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.حالا چگونه برای زنان تفسیرش کردید که ارزشمندترین شما اجتماعیترین شماست؟ ( همان حضور اجتماعی) مگر تنها راه پرهیزکار شدن فعالیتهای اجتماعی است؟ تا آنجا که عقل من قد میدهد حضور اجتماعی حضوری خارج از چارچوب خانه است. با این اوضاع و احوال جامعه چه بسا انسان با خانهنشینی با تقوا تر هم بماند. حالا چرا شما اصرار دارید به زور ثابت کنید که زنان از اول اسلام حضور اجتماعی داشتند و هنوز هم باید داشته باشند؟ حضوری فیزیکی که نه چرخی از اقتصاد و صنعت مملکت را بچرخاند و نه یک اپسیلون رشد فکری داشته باشد چه فایدهای دارد؟
برعکسش هم خوشایند نیست. اینکه به زور بخواهیم زنان را راضی کنیم به اندرونی خانه محدود شوند و حضور اجتماعیشان را به صفر برسانند. اینکه به بهانهی فساد جامعه فکر زنان را محدود به پخت و پز و رفت و روب بکنیم، یک تربیت فرزند هم پشتبندش بگذاریم و بگوییم نهایت کاری که یک زن میتواند بکند همین است. استعدادهایش را نادیده بگیریم و عوامل پیشرفتش را خفه کنیم.
تفاوت ظریفی دارند این دو دیدگاه. اولی صرف فعالیت در اجتماع را یک ارزش میداند، دومی صرف خانهنشینی را مطلوب. شباهتشان این است که ملاک هر دو حضور اجتماعی است. اولی یک است و دومی صفر.
چیزی که این وسط دیده نشده فکر و اندیشهی زنان است. اینکه هم رشد و تعالی میتواند در چارچوب خانه و خانواده باشد و هم کوتهفکری و خردنگری با وجود حضور اجتماعی در وجود کسی باشد. این همه مادران خانهدار و مادربزرگهای فهمیده مصداق صحبت من هستند. حتما شما هم در بین نزدیکانتان دیدهاید. کسانی که همهی عمرشان به کار منزل گذشته؛ اما وقتی پای صحبتهای جدی اعتقادی، فرهنگی و ... پیش میآید میبینید که به اندازهی یک کارشناس حرفهای آموزنده دارند. این روزها خانمهای زیادی هم دیده میشوند که صبحها مثل یک آدم آهنی با زنگ ساعت از خواب بیدار میشوند، به محل کار میروند، کارت ورود میزنند، سر برج حقوقشان را میگیرند و میبینی یک دفعه تا آخر سال یک بار هم فرصت نکرده حتی به خودش فکر کند و اینکه کجای این دنیاست.
ملاک، حضور اجتماعی نیست، فکر و اندیشه است که همه جا میتوان آن را ورز داد و تقویت کرد و هرکس باید با توجه به شرایط زندگی و تواناییهایش، محیط رشدش را پیدا کند. این است حد فاصل آنتی فمینیست و سنتی بودن.
نمیدانم چرا مقدمهشان به دلم ننشست. رفتم توی اتاق و چند دقیقهای آنلاین شدم. از جانب خانواده چاپار رسید که مگر نمیخواستی نگاه کنی؟! گفتهبودم دلم میخواهد امشب چیزی بنویسم؛ اما ذهنیاتم پراکنده بود. اصلا چرا اینقدر توضیح میدهم. خلاصه اینقدر هی رفتم و آمدم و حوصلهام شد و نشد تا اینکه یک قسمت از سخنانشان جرقهی فکرم را روشن کرد.
سر خط...
آقای حیدری خطاب به خانم فرهمندفر: یکی از نمودهای ارزش و جایگاه زن، حضورش در اجتماع است. حالا شما توضیح بفرمایید که ... و بعد خانم فرهمندفر کاملا توضیح دادند که بعله نمیدانید زنان در تاریخ اسلام چقدر حضور اجتماعی داشتند و چقدر ارزشمند بودند. مثلا میگویند در زمان معاویه یکی از فرمانرواها یاغی شدهبود. عدهای از مردم هم زنی را به نمایندگی پیش معاویه میفرستند که برایشان دادخواهی کند. بعد که این خانوم پیش معاویه میرود معاویه بعد از تأمل میگوید من تو را میشناسم. تو همان کسی بودی که در جنگ صفین در سپاه حضرت علی-علیه السلام- مردان را تحریک میکردی که شجاعانه بجنگند. خانم فرهمند میگفتند چرا فکر میکنید فقط خانومها به کاندیداهای زن رأی میدهند و زنها هم فقط در مورد مسائل زنان صحبت میکنند. البته این جمله را قبل از آن مثال گفتند و من الان یادم آمد!
ایست... بر میگردیم به سوال. شما مطمئنید که یکی از شاخصههای ارزش زن حضورش در اجتماع است که اینقدر هم از آن دفاع میکنید؟ مگر همیشه برای دفاع از حقوق زنان، از قول اسلام نمیگوییم که ان اکرمکم عند الله اتقاکم. یعنی گرامیترین شما نزد خدا با تقواترین شماست.حالا چگونه برای زنان تفسیرش کردید که ارزشمندترین شما اجتماعیترین شماست؟ ( همان حضور اجتماعی) مگر تنها راه پرهیزکار شدن فعالیتهای اجتماعی است؟ تا آنجا که عقل من قد میدهد حضور اجتماعی حضوری خارج از چارچوب خانه است. با این اوضاع و احوال جامعه چه بسا انسان با خانهنشینی با تقوا تر هم بماند. حالا چرا شما اصرار دارید به زور ثابت کنید که زنان از اول اسلام حضور اجتماعی داشتند و هنوز هم باید داشته باشند؟ حضوری فیزیکی که نه چرخی از اقتصاد و صنعت مملکت را بچرخاند و نه یک اپسیلون رشد فکری داشته باشد چه فایدهای دارد؟
برعکسش هم خوشایند نیست. اینکه به زور بخواهیم زنان را راضی کنیم به اندرونی خانه محدود شوند و حضور اجتماعیشان را به صفر برسانند. اینکه به بهانهی فساد جامعه فکر زنان را محدود به پخت و پز و رفت و روب بکنیم، یک تربیت فرزند هم پشتبندش بگذاریم و بگوییم نهایت کاری که یک زن میتواند بکند همین است. استعدادهایش را نادیده بگیریم و عوامل پیشرفتش را خفه کنیم.
تفاوت ظریفی دارند این دو دیدگاه. اولی صرف فعالیت در اجتماع را یک ارزش میداند، دومی صرف خانهنشینی را مطلوب. شباهتشان این است که ملاک هر دو حضور اجتماعی است. اولی یک است و دومی صفر.
چیزی که این وسط دیده نشده فکر و اندیشهی زنان است. اینکه هم رشد و تعالی میتواند در چارچوب خانه و خانواده باشد و هم کوتهفکری و خردنگری با وجود حضور اجتماعی در وجود کسی باشد. این همه مادران خانهدار و مادربزرگهای فهمیده مصداق صحبت من هستند. حتما شما هم در بین نزدیکانتان دیدهاید. کسانی که همهی عمرشان به کار منزل گذشته؛ اما وقتی پای صحبتهای جدی اعتقادی، فرهنگی و ... پیش میآید میبینید که به اندازهی یک کارشناس حرفهای آموزنده دارند. این روزها خانمهای زیادی هم دیده میشوند که صبحها مثل یک آدم آهنی با زنگ ساعت از خواب بیدار میشوند، به محل کار میروند، کارت ورود میزنند، سر برج حقوقشان را میگیرند و میبینی یک دفعه تا آخر سال یک بار هم فرصت نکرده حتی به خودش فکر کند و اینکه کجای این دنیاست.
ملاک، حضور اجتماعی نیست، فکر و اندیشه است که همه جا میتوان آن را ورز داد و تقویت کرد و هرکس باید با توجه به شرایط زندگی و تواناییهایش، محیط رشدش را پیدا کند. این است حد فاصل آنتی فمینیست و سنتی بودن.
کلمات کلیدی : زنان، هشت مارس، سنتی، فمینیسم، حضور اجتماعی، روز زن