اسمبلی
ساعت دوازده کلاسم در جامعةالزهرا تمام میشد و دقایقی بعد کلاس دانشگاهم شروع میشد، مثل هر هفته.با سرویس جامعه ساعت دوازده و چهل دقیقه رسیدم دانشگاه. یادم نمیآید استاد این درس را تا کنون در حال ورود به کلاس دیدهباشم. اسم رسمی درس «زبانهای ماشین و برنامهسازی سیستم» است. اسمبلی صدایش میکنیم. هم کوتاهتراست هم کلاس دارد!
از اول ترم که انتخاب واحد اینترنتی کردیم منبع این درس یک عدد «جزوه» ذکر شدهبود که تا مدتی پیش، روی ماهش را زیارت نکردهبودیم. بیشترِ بچه ها، از منبع ترم قبل که کتاب آبی رنگ قطوری بود استفاده میکردند و دست به دست می چرخاندند. هیچ کس حاضر نبود پول کتابی را بدهد که امتحان از آن نیست؛ مخصوصا در پیامنور که کتابمحور* است.
استاد با ویدئو پروژکتور از روی متن انگلیسی کتابی تدریس میکرد و تمرین میداد؛ اما ندیدم کسی تنها با اکتفا به تدریس استاد حقیقت اسمبلی را درک کردهباشد!
هر بار که به انتشارات دلیلما( انتشارات کتابهای پیامنور) سر میزدیم میگفت هفته بعد جزوه می آید. جانمان به لب آمد و جزوه نیامد. یک بار که رفتم گفت: «سی دی جزوه آمده اما فایلش باز نمیشود، باید بگوییم دوباره بفرستند.»
دیگر طاقت نیاوردم. دو روز بعد از اینکه کتابی دیگر با همان محتوا به مبلغ ششهزاروپانصدتومان ناقابل تهیه کردم فهمیدم فایلش را در سایت دانشگاه گذاشته اند. چون فوری جلدش گرفته بودم نمیشد پسبدهم. تقریبا همه بچه ها فایل جزوه را دانلود کردند.اگر شب امتحان برق میرفت چه باید میکردیم؟ بعضی که مایهدارتر بودند سیزدههزارتومان ناقابل دادند و از آن پرینت گرفتند. بقیه پنجهزارتومان دادند و کپی جزوه را از « دلیل ما» خریدند.
بعد از برآوردهای سرانگشتی که پرینت جزوه یا کپی کردن یا خرید کپی یا مطالعه از روی کتاب دیگرم به صرفهتر است یا نه، تصمیم گرفتم کپی جزوه را بخرم که فروشنده گفت:« تمام کردیم؛ اما کتابش را آوردیم»
فکر می کنید چند؟ هزاروهفتصدتومان! چون اصولا مطالعه از روی کتاب صفای بیشتری دارد خریدم و آن روز ظاهرا تنها کسی بودم که کتاب آن درس را همراه داشتم. فروشنده سفارشم کردهبود که کتاب را به دوستانم نشان ندهم، شاید بخواهند جزوههایی را که دو روز قبلش خریدهبودند پس بیاورند. سر کلاس که در واقع تهش بودیم بیشتر صحبت کتاب و جزوه بود. مرضیه میگفت چون آخرین دانه جزوه را خریده با تخفیف، سههزارتومان قالبش کردند! مصر بود جزوه را پسداده، کتاب بگیرد.
القصه... در دانشگاه غیر حضوریِ کتابمحورِ پیامِ نور، بعد از گذشت نیمی از ترم تازه چشممان به جمال کتاب منور شد و تقریبا همه از این بیبرنامگی ضرر مادی و معنوی کردند؛ حال آنکه در جامعةالزهرا هر وقت برای خرید کتاب دیر اقدام کنیم و تمام شده باشد مطمئنیم از قسمت فروش کتاب غیرحضوریها دست خالی بر نمی گردیم.
لذا انتقاد از برگزاری کلاسها، سطح علمی اساتید، امکانات آموزشی-فرهنگی،میزان توجه به انجمن های علمی، غیره و ذالک فاقد هرگونه صلاحیت است و در پاسخ باید شنید که : پیام نور همینه!
کلمات کلیدی :