22 بهمن شیرازی ها
حال و هوای شیراز که بهمان می خورد ناخودآگاه عرق شیرازی مان هم گل می کند. بیست و دو بهمن امسال شیراز بودیم. دور از جان شیرازی های عزیز که سابقه کاهو ترشی و روی چمن وسط بلوار کتلت سرخ کردنشان گوش فلک را کر کرده گفتیم این بار بلا به دور سنت شکنی کنیم و صبح، زودتر از همیشه عازم راهپیمایی شویم.
ساعت ده که دیگر ماشین را پارک کرده بودیم و داشتیم گلومان را برای شعار دادن صاف می کردیم حس صبح علی الطلوع را داشتیم! اما این بار انگار خروس خوان در شیراز بمب بیدار باش زده باشند... خیابان ها مملو از جمعیت بود؛ یعنی این پدیده وقوعش در شیراز نه «به ندرت» بلکه « کاملا نادر» بود.
جالب ترین صحنه ای که دیروز دیدم وقتی بود که از خستگی روی جدول کنار خیابان نشسته بودیم. خانمی با مانتوی طوسی دست دختربچه 4 ساله اش را گرفته بود و دقیقا جلوی ما توقف کرد. دختر خسته شده بود و می خواست بنشیند. مادر نوازشش می کرد. از کیفش یک بیسکویت درآورد و به دختر داد. مادر گفت: عزیزم اگه می خواستیم بشینیم که خونه می موندیم!
مردم ما مردمی هستند که وقتی به صحنه می آیند تا آخر خط می مانند.
کلمات کلیدی : شیراز، 22 بهمن، سحرخیزی