ارسالکننده : در : 88/5/19 9:0 صبح
نویسنده مطلب: گلسا
سلام
البته معمولا رسم نیست در ابتدای پست وبلاگی به خواننده سلام کنند، اما چونکه یک جورهایی توی این وبلاگ تازهوارد محسوب میشوم، گفتم سلام کنم که هم عرض ادب کرده باشم و هم توجهتان را به تازهوارد بودنم جلب کنم! در واقع این تازهوارد، همان کوثر دنیای راه راه است که در بدو ورود به وبلاگ گلدختر، لباس گلسا را پوشیده! و اما اولین مطلب گلسا در گلدختر...
بسمالله
بعضی دوستان، بیخودی دنبال بهانهاند برای برچسب زدن به دولت خدمتگزار. یکیش همین که هی از خدمات دولت دربارهی زنان میپرسند و دولت را متهم به بیاعتنایی نسبت به بانوان میکنند.
یادشان رفته همین چند روز پیش بود که آقای مشاور رئیسجمهور گفتند: «چطور در زمان گذشته زنان ما وقتی سوار الاغ میشدند، مشکلی نداشت، ولی اکنون سوار دوچرخه شدن مشکل دارد؟ این مشکل، یک مشکل فرهنگی است که باید برطرف شود و باید این زمینه را فراهم کرد که زنان بتوانند با دوچرخه و موتورسیکلت مثلاً به محل کار خود بروند.»(+)
این دوستان این را هم که میشنوند، میگویند چرا ایشان دوچرخه را با الاغ مقایسه کردهاند و با این کار به دوچرخهی محترم توهین کردهاند؟!
خب اگر الان را با قبل مقایسه کنیم طبعاً به جای کالسکه، اتومبیل میگذاریم و جای الاغ هم دوچرخه. البته منصفانه است اگر جای اسب هم موتورسیکلت بگذاریم. تازه این که دوچرخه و الاغ را با هم مقایسه کردهاند، توهین به دوچرخه است یا به الاغ بیچاره که بدون در نظر گرفتن اصالت میهنیاش او را با یک مشت آهنپارهی اجنبی قیاس کردهاند؟!
یکی دیگر از دوستان هم به این قیاس معترض بود، از این جهت که «قدیم که زنها سوار الاغ میشدند، چهارتا دامن پایشان بوده، اینطور نبوده که با یک مانتوی کوتاه و شلوار جین بپرند بالای الاغ!» این درست؛ اما آخر الاغها که چرخ نداشتهاند تا پَر دامنت توی آن گیر کند و نقش زمین بشوی! طبیعتاً چرخهای دوچرخه یک پوشش دیگر، غیر از دامن را میطلبد.
بعضی هم میگویند: «میتوانید توی پیستهایی که مخصوص بانوان ساختهاند سوار دوچرخه بشوید و ورزشتان را هم بکنید؛ چه اصراری است که حتماً بیایید توی خیابان ویراژ بدهید؟». بله، پیست ساختهاند؛ اما مگر آدم صرفاً برای ورزش سوار دوچرخه میشود؟ خود مشاور محترم هم گفتهاند زنان میتوانند دوچرخه سوار بشوند و بروند «محل کارشان»! حالا آدم هر چی هم توی پیست دوچرخهسواری رکاب بزند که به محل کارش نمیرسد!
اگر قرار باشد به صحبت آقای مشاور اعتراضی هم بشود، باید به این بخشش معترض بود که گفتهاند بانوان سوار موتورسیکلت بشوند. خب موتور وسیلهی نقلیهی پر خطری است؛ دست من باشد آقایان را هم از سوار شدن به آن نهی میکنم، چه برسد به خانمها! علاوه بر این، ایشان دربارهی دوچرخهسواری زنان کارمند صحبت کردهاند و گفتهاند که با آن میتوانند به سر کارشان بروند، اما هیچ اشارهای به زنان غیر کارمند نکردهاند که آیا میتوانند با دوچرخه مثلاً به بازار بروند؟!
کلمات کلیدی :
زنان،
زن،
دوچرخه سواری،
الاغ سواری،
پیست،
ورزش،
دولت
ارسالکننده : در : 88/2/15 4:50 عصر
نوشته شده توسط: گل پر
آنجلا مرکل در آلمان، کریستینا فرناندز در آرژانتین، کاندیداتوری هیلاری کلینتون در آمریکا و قدرت گیری بی نظیر بوتو در پاکستان و یا پیش از آن خانم ایندیرا گاندی در هندوستان. اینها زنانی هستند که نقششان در سیاست کمتر از مردان نبوده، اما شما فکر میکنید جنسیت چقدر در سیاست نقش داشته باشد که حتی کاندیدا های ما هم روی این موضوع تاکید دارند و وعده داده اند که فلان وزیر خود را زن قرار خواهم داد!؟
اگر نگاهی به نظریات فیمینسم ها مبنی بر حضور زنان در سیاست می اندازم، یکی از ویژگی هایی که آنان برای حضور زنان در سیاست تا کید میکنند، حفظ صلح و توسعه است و هم چنین فمینیستهای پستمدرن که معتقدند با توجه به روحیات و شخصیت لطیف زنانه، با سپردن قدرت به زنان، صلح، توسعه و رشد جایگزین جنگ، فقر و امور ناپسندی میشود که ثمره و نتیجهی دیدگاههای مردانه است. و با توجه به اینکه در طول تاریخ مردها در رأس کار بودهاند، سیاست نیز تحت تاثیر روحیات مردانه نوشته شده است و خشونت، جنگ، فقر، تبعیض، نابرابری و... به دلیل همین روحیات مردانه شکل گرفته است.
ظاهراً تجربهی تاریخی نیز نشان میدهد که زنان صلحجو تر از مردان هستند و احتمالاً شرکت زنان در جریانات سیاسی میتواند استفاده از زور و اجبار را در عرصههای بینالمللی محدود کند. ولی آیا واقع امر نیز اینگونه است؟ و آیا زنان پس از به قدرت رسیدن نیز همچنان ویژگیهای صلح دوستی خود را حفظ خواهند کرد یا ذات خشن سیاست، آنها را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد؟!
ولی وقتی که به سیاست خارجی آمریکا در زمان کولین پاول (مرد) نگاه می کنم تفاوت چندانی با سیاست خارجی زمان کوندلیزا رایس (زن) نمی بینم. اگر تفاوتی هست بخاطر شرایط روز است و مسائل جدید و احیانا طرز کارهای مختلف که میان هر دو انسانی در هر جا و هر مقامی وجود دارد.
پس اینطور نیست که با نشستن مردی روی صندلی قدرت، ما سیاست مردانه داشته باشیم و با نشستن زنی روی همان صندلی، سیاست زنانه. و الان، در دنیای امروز، جنسیت از فاکتورهایی نیست که بتواند نقش آفرین و تعیین کننده در مناسبات قدرت در آن سیستم باشد. به این معنی که صرف نشستن زنی در بالاترین مقام سیاسی به معنی تغییر اساسی در سیاست ها باشد.
یک نمونه ی روشن و آشنا، سیاست خارجی آمریکا در همین چند ساله است.
حال با در نظر گرفتن این شرایط شاید بتوان گفت در اصل، انتقال پستهای سیاسی از زنان به مردان تاثیر چندانی در جهتگیری و نوع رویکرد سیاسی رهبران جهان نخواهد داشت و یا حداقل در شرایط فعلی این امکان کمتر وجود دارد.
این هم بخونید بد نیست
کلمات کلیدی :
سیاست،
زن،
فیمینیسم مدرن،
خشونت سیاست،
انتخابات