ارسالکننده : گل دختر در : 88/4/31 3:37 عصر
نویسنده مطلب: گل دختر
(+) مدرسه فمینیستی: نزدیک به 40 روز از رویدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری در 22 خرداد *1387 می گذرد. در این 40 روز، برخی از زنان مانند: ندا آقا سلطان، فاطمه رجب پور و دخترش و... متاسفانه کشته شدند...________________________________
مهم نیست که پدر خانواده رجبی در مصاحبه ای (+) اعلام کرده طرفداران آقای موسوی را مقصر شهادت همسر و فرزندش می داند؛ این بسیار ارزشمند است که شما تمام زنان مظلوم با هر فکر و گرایشی را زیر چتر حمایتی خود می آورید.اما سوال من این است که : مروه الشربینی چه گناهی کرده بود که شما، سایت های هم جهتتان و بزرگانتان هم چون شیرین عبادی در مورد قتل او مهر سکوت بر لب نهادید؟ مگر نه این است که او یک زن باردار بود و به دست مردی در ملأ عام کشته شد؟ چطور دلتان رضا می دهد با سکوتتان گستاخی آن مرد را در جنایتش تقویت کنید؟ چرا با دیگر بانوان مسلمان هم صدا نمی شوید تا نشان دهید حامی حقوق همه زنان با هر رنگ و نژاد و عقیده ای هستید و اینطور نیست که با شعار حمایت از زنان اهداف سیاسی خاصی را پیش ببرید؟(
+) کاریکاتور
(
+) افشای مصاحبه ساختگی روزآنلاین با خانواده رجب پور
(
+) دنیا روی انگشتان زنان می چرخد( وبلاگ دنیای راه راه)
_______________
* بخوانید1388
کلمات کلیدی :
فمینیست،
فاطمه رجب پور،
مروه الشربینی،
شیرین عبادی،
مدرسه فمینیستی،
ندا آقاسلطان،
حمایت از حقوق زنان
ارسالکننده : گل دختر در : 88/4/13 1:15 صبح
نویسنده مطلب: گل دختر
قدیمتر ها بیشتر پاپیچم میشدند که فمینیست هستم. پشت بند فمینیست هم که تمام خودخواهیهای دنیا میدانستند. اصلا به زیر و زبرش هم کاری نداشتند ها! کافی بود تایپ کنم حقوق+زنان آن وقت حکم مرتد از دین برایم صادر میشد!از حق نگذریم قبول دارم که در دورهای از زندگیام غلیان فمینیستی داشتم؛ آن هم رادیکال! دورهای که تا میشنیدم خانومی از زندگیاش شاکی است میگفتم تنها راه سعادتش طلاق است ؛ دورهای که تمام مردان را سر و ته یک کرباس ظلم و جنایت میدانستم؛ دورهای که میخواستم زبان ناطق زنان همیشه بر حق تاریخ باشم. آن دوره وبلاگ نمینوشتم یا اگر هم مینوشتم حواسم بود وقتی حالت نرمال دارم بنویسم!الان کمی آدمتر شدهام شکر خدا. یا دست کم خودم را از قید زنان همیشه مظلوم و مردان همیشه ظالم جدا کردهام تا بتوانم درست فکر کنم.وقتی در بند تعصب باشیم موقعیت سنجی و تطبیق با واقعیت خیلی سخت یا عادتا محال میشود. نمیتوانیم برای کارهایمان دلیل بیاوریم. حتی برای قانع کردن خودمان هم دلیل درست ودرمانی نداریم چه رسد به دیگران. مثلا در مورد رئیس جمهور شدن برای زنان فمینیستها پیش خودشان معتقدند که زنان لیاقت انجام هر کاری را دارند و اگر هم تا به حال نتوانستند به مناصب بالای مدیریتی برسند به خاطر مانع مردان بوده. این قید «هر» کمی کار دستشان میدهد. چون دلیل این اعتقادشان همین قید است که شامل هر کار ریز و درشت و سهل و سختی میشود. بدون اینکه اصرار داشته باشند موقعیت سنجی و تطبیق با واقعیت که در اول بند بالا گفتم را رعایت کنند توانایی زنان در امور مدیریتی را به «هر» مقامی اطلاق میکنند. فرضا که خودشان هم با دلیل «هر» قانع شوند؛ اما برای بقیه پذیرفتنی نیست. کاش میآمدند شرایط عملی ریاست جمهوری در ایران را بررسی میکردند که در عمل رئیس جمهور ایران باید در چه محیطهایی کار کند و با چه اقشاری در ارتباط باشد و چه فشارهایی را تحمل کند و چند ساعت در شبانهروز کار کند و چه سفرهایی برود بعد با خصیصههای فیزیکی و روحی زنان تطبیق میدادند و نتیجه میگرفتند که زنان ایرانی لایق ریاست جمهوری ایران هستند ( شاید هم بعد از این بررسیها از حرفشان برگردند!) ؛ نه اینکه فقط روی عبارت «رجل سیاسی» زوم کنند. گیرم تنها همین عبارت سد راهشان باشد آیا برای مقبول افتادن ریاست جمهوری زنان نمیخواهند با کار فکری و صغری کبری چیدن رأی مثبت مردم و اندیشمندان را به طرف خودشان جذب کنند؟ ذکر اینکه زنان شایسته انجام «هر» کاری هستند کافی نیست. باید هر کدام از این «هر» کارها به نوبت تشریح شوند و با شرایط و زمان تطبیق داده شود.علی الحساب این کارها را بکنند تا ببینیم اگر بانویی ایرانی کاندید ریاست جمهوری شد به او رأی میدهیم یا نه!
کلمات کلیدی :
فمینیست،
ریاست جمهوری زنان،
تعصب،
مدیریت زنان
ارسالکننده : گل دختر در : 87/10/27 9:0 عصر
بیست روز از تهاجم اسرائیل به غزه میگذرد. شمار کشتهها از هزار نفر گذشتهاست. بیش از یک سوم شهدا زنان و کودکان هستند. اعتراضهای زیادی در سراسر دنیا به این حمله شدهاست؛ اما هنوز بسیاری هم در سکوت به رتق و فتق امورات خودشان مشغولند. فمینیستهایی که برای اعدام، سنگسار، حضور در ورزشگاهها و ... جنجال به پا میکردند الان گوشهای نشستهاند و فقط کمی صدای پچپچشان میآید. کمپین یک میلیون امضا که میخواست آرمانشهری را برای زنان بنا کند، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان که مثلا میخواست پرچم فتح مساوات را در کشورهای ملحق شده بر زمین بکوبد همگی در سکوتی مرگبار به سر میبرند.
اگر بخواهیم از دید یک صهیون معتقد به دنیا نگاه کنیم باید بهشان حق بدهیم که خروار خروار خانه خراب کنند و مردم بیگناه را زنده به گور کنند و ککشان هم نگزد. وقتی در تعالیمشان آمده که «نجات دادن غیریهودی حرام است حتی اگر هم دیدید در چاهی افتادهاست باید فورا سنگی بر در آن چاه بگذارید!» یا اینکه «هرچه غیر یهودی دیدید به اندازهای که در توان شماست به قتل برسانید. اگر چنین امری در توان یک یهودی باشد و انجام ندهد مرتکب خلاف شدهاست. به قتل رساندن مسیحی ثواب دارد. حال اگر کسی نمیتواند او را بکشد حداقل مقدمات قتل او را فراهم نماید.»(1) پس بهشان حق بدهید که با تانک و تفنگ و بمبهای فسفری به فرایض دینیشان عمل کنند و شاید هم ازینکه مدتی نتوانستند یهودی خوبی باشند ناراحتند!
زنان و مادران بیگناهی در این تهاجم وحشیانه کشته میشوند. ( شاید همین الان که من در آرامش و سکوت مشغول نوشتن هستم و شما مشغول خواندن) اما از دست مجامع بینالمللی و کنوانسیونها و معاهدات کاری ساخته نیست. آن همه فریاد دفاع از حقوق زنانادامه مطلب...
کلمات کلیدی : غزه، اسرائیل، تجارت سکس، قاچاق زنان، کنوانسیون رفع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان، زنان، جنگ، فمینیست