ارسالکننده : در : 88/2/15 4:50 عصر
نوشته شده توسط: گل پر
آنجلا مرکل در آلمان، کریستینا فرناندز در آرژانتین، کاندیداتوری هیلاری کلینتون در آمریکا و قدرت گیری بی نظیر بوتو در پاکستان و یا پیش از آن خانم ایندیرا گاندی در هندوستان. اینها زنانی هستند که نقششان در سیاست کمتر از مردان نبوده، اما شما فکر میکنید جنسیت چقدر در سیاست نقش داشته باشد که حتی کاندیدا های ما هم روی این موضوع تاکید دارند و وعده داده اند که فلان وزیر خود را زن قرار خواهم داد!؟
اگر نگاهی به نظریات فیمینسم ها مبنی بر حضور زنان در سیاست می اندازم، یکی از ویژگی هایی که آنان برای حضور زنان در سیاست تا کید میکنند، حفظ صلح و توسعه است و هم چنین فمینیستهای پستمدرن که معتقدند با توجه به روحیات و شخصیت لطیف زنانه، با سپردن قدرت به زنان، صلح، توسعه و رشد جایگزین جنگ، فقر و امور ناپسندی میشود که ثمره و نتیجهی دیدگاههای مردانه است. و با توجه به اینکه در طول تاریخ مردها در رأس کار بودهاند، سیاست نیز تحت تاثیر روحیات مردانه نوشته شده است و خشونت، جنگ، فقر، تبعیض، نابرابری و... به دلیل همین روحیات مردانه شکل گرفته است.
ظاهراً تجربهی تاریخی نیز نشان میدهد که زنان صلحجو تر از مردان هستند و احتمالاً شرکت زنان در جریانات سیاسی میتواند استفاده از زور و اجبار را در عرصههای بینالمللی محدود کند. ولی آیا واقع امر نیز اینگونه است؟ و آیا زنان پس از به قدرت رسیدن نیز همچنان ویژگیهای صلح دوستی خود را حفظ خواهند کرد یا ذات خشن سیاست، آنها را نیز تحت تاثیر خود قرار میدهد؟!
ولی وقتی که به سیاست خارجی آمریکا در زمان کولین پاول (مرد) نگاه می کنم تفاوت چندانی با سیاست خارجی زمان کوندلیزا رایس (زن) نمی بینم. اگر تفاوتی هست بخاطر شرایط روز است و مسائل جدید و احیانا طرز کارهای مختلف که میان هر دو انسانی در هر جا و هر مقامی وجود دارد.
پس اینطور نیست که با نشستن مردی روی صندلی قدرت، ما سیاست مردانه داشته باشیم و با نشستن زنی روی همان صندلی، سیاست زنانه. و الان، در دنیای امروز، جنسیت از فاکتورهایی نیست که بتواند نقش آفرین و تعیین کننده در مناسبات قدرت در آن سیستم باشد. به این معنی که صرف نشستن زنی در بالاترین مقام سیاسی به معنی تغییر اساسی در سیاست ها باشد.
یک نمونه ی روشن و آشنا، سیاست خارجی آمریکا در همین چند ساله است.
حال با در نظر گرفتن این شرایط شاید بتوان گفت در اصل، انتقال پستهای سیاسی از زنان به مردان تاثیر چندانی در جهتگیری و نوع رویکرد سیاسی رهبران جهان نخواهد داشت و یا حداقل در شرایط فعلی این امکان کمتر وجود دارد.
این هم بخونید بد نیست
کلمات کلیدی :
سیاست،
زن،
فیمینیسم مدرن،
خشونت سیاست،
انتخابات
ارسالکننده : گل دختر در : 88/2/13 3:0 عصر
کاش از الان می دونستم به کی می خوام رأی بدم و تا روز انتخابات از جون و دل براش تبلیغ می کردم.
کلمات کلیدی : انتخابات، اطلاعات، امتحانات
ارسالکننده : گل دختر در : 88/2/12 3:47 عصر
نوشته شده توسط: گل دختر
خانوم اجازه!
ما دیگه بزرگ شدیم. دیگه ثروتمند رو نمینویسیم «سروتمند».
خانوم از وقتی وبلاگ داریم دیگه برای داستانهامون نقاشی نمیکشیم. فقط سرچ میکنیم از توی اینترنت عکسای خوب انتخاب میکنیم.
خانوم! راستش از وقتی شما رفتید دیگه داستان هم نمینویسیم؛ آخه بعد از شما دیگه معلم «شعر و قصه» نداشتیم.
خانوم! میدونم میفهمیدید که من وغزاله زنگهای تفریح یواشکی نامه میذاشتیم رو میزتون. از چشماتون پیدا بود. اجازه بعد از چهارده سال این اولین نامهای هست که براتون مینویسم.
خانوم! من هنوز اون نشریهی مدرسهمون که داستانم رو داخلش چاپ کردن نگه داشتم. امیدوارم شما هم عکس اون فرشتهای رو که برای جلد داستانم از رو کارتن عروسکم بریدم نگه داشتهباشید.
خانوم. اون روز که سر صف دربارهی شما یه چیزی گفتند صنم از قبلش میدونست؛ اما به من نگفتهبود. خانوووم... یه چیزی بهش بگید.
خانوم اجازه! ما دیگه بزرگ شدیما؛ ولی نمیدونم چرا یاد شما که میافتیم بغض گلومونو میگیره.
خانوم معلم! توی تقویم بهشت هم امروز روز معلمه؟
روزتون مبارک
کلمات کلیدی :
روز معلم
ارسالکننده : در : 88/2/10 2:30 عصر
عمه زینب (سلام الله علیها)
او خواهر امام حسین (ع) و قهرمان عرصه کربلاست. اما ایشان را نباید صرفا فردی که در روز عاشورا به ناگاه زینب شد، پنداشت.
امام حسین (ع) هنگام آماده شدن برای حضور در میدان از خواهر بزرگوارشان میخواهند تا از این پس مدیریت خانواده، اهل بیت و وقایع پس از آن را به عهده بگیرد.
نخستین آزمایش مدیریتی زینب در همین جا همین لحظه شکل میگیرد. حضرت از خواهرشان میخواهند تا در زمان جهاد، اجازه ندهند احدی از زنان کاروان کربلا از خیمهها بیرون بیاید و زینب این وظیفه را به بهترین وجه انجام میدهد.
پس از رتق و فتق امور حادثه عاشورا نوبت به مجالس کوفه و شام(دمشق) و دربارهای عبیدالله و یزید میرسد. آیا کسی غیر از زینب کبری(س) میتواند چنین خطابههایی آتشین در رد خلافت خلفای جور و تأیید اهل بیت(ع) بگوید؟
پس می توان گفت یکی از دلایل پیروزی زینب مدیریت اوست، که در ایجاد تاریخ اسلام نقش فوق العاده ای را ایفا کرده و جریان عاشورا و شهادت امام حسین(ع) و یارانش بدون حضور حضرت زینب(س) تداوم نمی یافت و این پیروزی از جنبه مدیریت حضرت زینب(س) شامل مدیریت بر خود با مسلط بودن بر خویشتن به صورتی که مالک خشم و غضب و مهار کننده عواطف خود باشد.
مدیریت بر دیگران با دلداری و پرستاری از زنان داغدار و کودکان صغیر و امام سجاد(ع) در هنگام کسالت.
مدیریت بر عالم هستی با معجزه ای که از خود در ساکت کردن همهمه ها و هجوم ها نشان داد به گونه ای که نفس ها در سینه حبس شد و زنگ شتران از صدا باز ایستاد و این نفوذی در جهان وجود و طبیعت بود که از سوی حضرت زینب(س) انجام شد.
عمه معصومه (سلام الله علیها)
برادرش امام رضا (ع) است، کسی که به زور خلیفه عباسی از مدینه به شهر طوس هجرت کرد، حضرت معصومه (س) نیز یک سال پس از ایشان به خراسان هجرت کردند ، اما این ظاهر قضیه است، روی دیگر سکه آن است که این زیارت یک ملاقات عادی نبوده، بلکه یک حرکت که آغاز آن با امام رضا (ع) بوده و ادامه آن با خواهر گرامی اش.
گمان نشود که هجرت ایشان، که به دنبال هجرت امام رضا (ع) و به منظور ادامه حرکت ایشان انجام گرفت و منشأ تحولات عظیم تاریخ شد کاملا تصادفی بوده ، وجود ایشان در این شهر مکمل این واقعیت است که این حرکتی خود آگاهانه و از سر بصیرت بوده است.
به نظر می رسد اتصال ایشان به امام رضا (ع) چیزی شبیه اتصال حضرت زینب کبری (س) به سیدالشهداست و موضع گیری تاریخی آن حضرت همانند موضع گیری زینب کبری (س) که مکمل موضع گیری امام حسین (ع) بوده است، مکمل حرکت و موضع گیری امام رضا (ع) می باشد.
اینها همه ظرفت شخصیت حضرت و ظرفیت نفوذ و تصرف و ظرفیت هجرت آن حضرت را نشان می دهد. کما اینکه هجرت نبی اکرم اسلام از مکه به مدینه، منشا تحولات عظیم تاریخی می شود.
از نظر شخصیت درونی هم، شخصیتی ست که در استغنای درونی به مقام توحید رسیده است. و عبارت "شأن من الشآن" که در زیارت آن حضرت آمده است به این معنی است که شأنی از آن ولایت مطلقه الهیه که حکومت بر همه هستی و تاریخ دارد، در این شخصیت بزرگ بوده است.
عمه صاحبه (رحمة الله علیها)
پدر امام خمینی، آقا سید مصطفی، روحانی آزادهای بود که در ذیحجه سال 1320 هجری قمری در نیمه راه خمین و اراک، به دست ایادی مالکان با نفوذِ محل، با شلیک چند گلوله به شهادت رسید. پس از پدر، تحتِ سرپرستی مادر پرهیزکارش، بانو هاجر، و عمّه بزرگوارش، بانو صاحبه قرار می گیرد.
بانو صاحبه عمه امام زنی با تقوا و شجاع بود . به طوریکه پس از شهادت آقا سید مصطفی از خانواده و املاک او نگهداری می کرد. امام خمینی(ره) تحت مراقبت های عمه مکرمه اش بزرگ شد، چنان که خلاء ناشی از عدم وجود پدر را احساس نکرد. ایشان پس از چندی به خونخواهی برادر روانه تهران گشت و با تلاش و پیگیری بسیار موفق به گرفتن حکم قصاص قاتل برادر شد و سرانجام پس از دو سال در اردیبهشت ماه 1284 قاتل آقا سید مصطفی در میدان بهارستان تهران به دار آویخته شد.
هم چنین عمه صاحبه شیرزنى دلاور بود که در برابر دزدان و اشرار مىایستاد و کلامش همچون سخن فرماندهاى اعتبار داشت. امام تا ? ??سالگی نیز از شجاعت "صاحبه خانم" عمه خود نیز بهره برد. آیت الله پسندیده (رحمة الله علیه) در خاطرات خود از او به عنوان "عالمه با شهامت" نام مىبرد.
حتما متوجه شدید که علاوه بر تاثیر پدر عالم و عامل در شخصیت امام، محیط معنویی که مادر و عمه گرامی امام به وجود آورده بودند، روح لطیف و پاک روح الله را مومن ، متقی و متعهد، به بار آورد و زمینه کسب معارف الهی را به نحو اتم فراهم کرد تا سر انجام ایشان جزء علمای ربانی قرار گرفتند و رهبری نهضت بزرگ اسلامی را بر عهده و پرچم الله را بر افراشته نمودند.
عمه گل پر
رسول خدا (ص) می فرمایند: "زنان را جز بزرگواران بزرگ نمی دارند و جز لئیمان پست نمی شمارند."
اینها نمادی است از حقانیت اسلام در احترام به حقوق زن؛ این وظیفه ماست تا با واشکافی تاریخی واقعه، مخاطبان را با مباحثی غیر از آنچه که ظاهر به ما نشان می دهد متوجه سازیم. تاریخ دیده است که چه زنهایی در دنیا بوده اند و زن کیست؟ و دیده ایم که اسلام چه زنهایی را تربیت کرده است، زن موجودی ست که می تواند یک قدرت لا یزال، یک قدرت شیطانی را بشکند، پس زن در جایگاه خود به عنوان یک زن نیز میتواند طوری تاثیر گزار باشد که حتی مردان نیز از آنان الگو برداری کنند.
مطمئنا این موضوع برای کسانی پر اهمیت خواهد بود که احساس می کنند بخاطر زن بودن دچار کمبود هستند و یا به مراتب و درجاتی که مردان بدانها دست یافته اند، نمی توانند دست پیدا کنند و آنگاه برای جبران کمبودها سعی دارند خود را تسلیم چهارچوبهای تمدن غربی کنند. در جهانی که زنان ناخواسته و نا آگاهانه تحت استثمار و شعار های دروغین قرار گرفته اند ضروری ست که الگو هایی برای باز یافتن شخصیت انسانی به آنان ارائه گردد و خلا درونی شان به گونه ای مثبت پر گردد. و مایه تاسف است که مقام و مرتبت زن که تا حد پیام آوران شهیدان می تواند اوج گیرد بر اثر نادانی برخی از آنان مورد سوء استفاده واقع شود و به تنزل و سقوط سوق پیدا کند.
در آخر متذکر می شوم که این راه و روشهای عروسکان کوکی نمی تواند سعادت آفرین باشد، اگر خیر و سعادتی هست در سایه تبعیت از الگوهای اسلامی ، زنان مجاهد ، پاکدامنان فرشته سیرت و انسان حور صفت است.
منابع.........................
تجلی کوثر/ مجموعه مقالات پیرامون شخصیت حضرت معصومه (س)/ موسسه کوثر ولایت
ریاحین الشریعه/ نوشته شیخ ذبیح الله محلاتی/ ترجمه بانوان دانشمند شیعه
www.hawzah.net
www.sobh.org
www.2irna.ir
www.irib.ir
http://www.imamhadi.com
www.shia-onlin.ir
کلمات کلیدی :
حقوق زنان،
زنان الگو،
بانوان نمونه اسلام،
مدیریت،
تمدن غرب،
استثمار زنان
ارسالکننده : گل دختر در : 88/2/5 1:26 صبح
برای نوشتن مقالهای داشتم کتاب «مسئله حجاب» شهید مطهری را ورق میزدم که به اینجا رسیدم.
«حقیقت این است که این وضع بیحجابی رسوا... یکی از طرق و وسایلی است که آنها برای تخدیر و بیحس کردن اجتماعات انسانی و درآوردن آنها به صورت مصرف کننده اجباری کالاهای خودشان به کار میبرند.
اطلاعات 5/9/49 گزارشی از اداره کل نظارت بر مواد خوردنیی، آشامیدنی، آرایشی نقل کردهاست. درباره لوازم آرایش چنین مینویسد:»
چون اطلاعاتی که در کتاب بود مربوط به حدود 40 سال پیش بود آمار جدیدتری را برایتان میآورم
• در هر ثانیه در جهان 22روژلب به فروش میرسد.
• ایرانی ها سومین مصرف کنندگان لوازم آرایشی دنیا هستند.
• زنان ایرانی سالانه نزدیک به یک میلیارد تومان لوازم آرایش می خرند. از سوی دیگر سن مصرف لوازم آرایش نیز به 15 سال رسیده است و این در حالی است که در کشورهای توسعه یافته تمایل به آرایش بیشتر در بین زنان مسن دیده می شود که طراوت و شادابی پوست خود را از دست داده اند.
• فروش محصولات لوازم آرایشی با 19 درصد رشد در منطقه خاورمیانه طی سه سال اخیر به 1/2 میلیارد دلار رسید.
و حالا ادامهی مطلب از زبان شهید مطهری.
«آری باید زن ایرانی به بهانهی «تجدد» و «تقدم» «مقتضیات زمان» هر روز و هر ساعت با وسائلی که در دنیای سرمایهداری تهیه میشود خود را در معرض نمایش بگذارد تا بتواند چنین مصرف کنندهی لایقی برای کارخانههای اروپایی باشد. اگر زن ایرانی بخواهد خود را فقط برای همسر قانونی و یا برای حضور در مجالس اختصاصی زنان بیاراید، نه مصرفکنندهی لایقی برای سرمایهداران غربی خواهد بود و نه وظیفه و ماموریت دیگرش را که عبارت است از انحطاط اخلاق جوانان و ضعف ارادهی آنان و ایجاد رکود در فعالیت اجتماعی، به نفع استعمار غرب انجام خواهد داد.
در جامعههای غیرسرمایهداری با همهی احساسات ضدمذهبی که در آنجا وجود دارد کمتر شنیده میشود که چنین رسواییها به نام آزادی زن وجود داشتهباشد. »
این روزها اگر بخواهیم تا سر کوچه هم برویم به راحتی میتوانیم یک چهرهی آرایش شده با تمام جزئیات و ریزهکاریهایش ببینیم؛ حتی در شهر مثلا مقدس قم!
نمیخواهم منبر بروم و بگویم علنی کردن آرایشخانومها در برابر دیدنامحرمان حرام است ( که البته مسلما حرام است) نمیخواهم مثل روانشناسان استفاده افراطی از لوازم آرایش را فوری ببندم به کمبود اعتماد به نفس و تمایل به انگشتنما شدن ( شاید بیربط هم نباشند)؛ حتی نمیخواهم مثل جامعهی پزشکی از مضرات لوازم آرایش در طولانی مدت بگویم ( این مقاله را بخوانید). به هر حال جمعیت ایران جوان است و اگر درست بگویم بیش از نیمی از همین جوانان خانوم هستند و به هر حال میل به زیبایی خیلیها را به سمت کیف لوازم آرایش میکشاند. این فست فودها و آب و هوای شیمیایی و میکروبی که زده پوستها را داغون کرده هم جزء اخیر علت تامه شده!
اگر با دید اصلاح الگوی مصرفی نگاه کنیم بابت این زیباجویی دارد هزینهی هنگفتی از طرف خانوادهها و دولت پرداخت میشود. فرض کنیم که آرایش یکی از نیازهای اولیهی آدمیزاد باشد. نوش جانتان! اما چرا آنرا در جای درستش خرج نمیکنید؟ این افزایش ناگهانی استفاده از لوازم آرایش قطعا نسبتی با آرایش خانومها در منزل ندارد و بیشتر مرتبط با آرایشکردن خارج از خانه است. چه بسا خانومهایی که از بس آرایش به روی ماهشان دیدم خیال برم داشته که اینها مادرزاد وحشتناک زیبا هستند؛ اما وقتی یک بار سرزده به خانهشان رفتیم دیدیم اصلا خبری از آن جمال نیست! آرایشهای افراطی که هزینهاش را خانواده میپردازد؛ اما هیچیش به آنها نمیماسد!
این مشکل بین خانومهایی که آرایش در برابر نامحرم را قبول ندارند هم به صورت آرایشهای افراطی در مراسمهای زنانه ورم کردهاست. قدیمها میشنیدیم اگر کسی عروسی برادر یا خواهرش بود خودش هم آرایشگاه میرفت تا ظاهر مرتبتری داشتهباشد؛ اما این روزها دعوت شدن به عروسی حجت را برای وقت آرایشگاه تمام میکند.
نمیگویم آرایش نکنند. اما خانومی را فرض کنید که در بهترین حالت از ظهر عروسی درگیر ست کردن لباس و کفش و نگین انگشتر و آرایشگاه است. با استرس این مراحل را میگذارند و طبعا پرتویی از آن را به خانواده هم میتاباند. بهترین لباسش را که همسرش خریده، بهترین چهرهای که در این مدت داشته را با خود به مراسم میبرد و باز هم در بهترین حالت که از ترکیب خودش راضی باشد مراسم را به انتها میرساند. حالا همان لباس و آرایشی که کمرنگ شده را با خستگی و کوفتگی به خانه میکشاند. و تنها این خستگی است که نصیب خانوادهاش میشود.
البته یک آمار دیگر در مورد تغییر رویکرد از زنان به مردان از قلم جا ماند! شاید معضل آیندهی نزدیک این شود.
کلمات کلیدی :
لوازم آرایش،
عروسی،
خانواده،
نارضایتی همسر،
آرایش مردان