لینک وبلاگ های دوستان

ارسال‌کننده : در : 87/6/22 4:34 عصر


لینک دوستان


عاشقانه
دنیای راه راه
فدائیان اسلام
آخوندها از مریخ نیامده اند
دیاموند
دختر غربتی
نرمه های نور
بدایه
دیافه
شور شیرین
کوله پشتی من
بازمانده تنها
بهارستان
گل نرگس
ماه در خانه
کوله بار
کلرجی من
عمره دانشجویی
ماه نا تمام
پاییز وحشی
دلتنگی های یک طلبه
با سید علی تا فتح قدس و مکه
منبرنت
کشکول جوانی
مدیر پارسی بلاگ
دسته کلید
قلم ریز
یه امل مدرنیسم نشده
حرفهای خودمونی من
من یک طلبه هستم
حجة الاسلام سلیمیان
شیعه مذهب برتر
مرفه با درد
از هر دری سخنی
طلبگی و دنیای عشق
نافذ
انتظار
رهاتر از پرنده. شایا تجلی
بازی بزرگان
کفش
عکس فوری
مرواریدی در صدف
شمیم وصل
سلما
رضوان
صمیمی با خواهرم
پیاده تا عرش
نسیمی از بهشت ...
با من حرف بزن
وبلاگ پژوه
دیده بان
رسپنا
دلگویه مجاهد
تمام نا تمام من
گاه نوشتهای یک رهرو
دم مسیحائی
مداد کاغذی
پاک دیده
نرگسدان
چهارم شخص مجهول
سرای اندیشه
دلنوشته های یک دختر طلبه
کافه دانشجو
بانوی سراچه
در هوای دوست
سلام آقا
آغاز راه
بیا با هم تا به دریا برسیم
آرمان شهر
بانو بلاگ
دخترانه
سلام
آتش عشق
عطر سیــب
یادداشتهای یک آقازاده
زمین سیاره ای است که امکان دارد روزی ستاره شود
خاکستر این شراره دیگر سرد است




کلمات کلیدی :

همراه معراج ها

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/6/21 9:39 صبح

خ دیجه کبری _ سلام الله علیها- چهل ساله بود. بانویی در کمال اقتدار و زیبایی و ثروت. همه مان داستانش را شنیده ایم. که روزی کاروانش را برای تجارت به محمد امین می سپرد. رفتار نیک پیامبر (ص) و مشاهدات غلام خدیجه از کرامات ایشان حضرت خدیجه را مشتاق آن حضرت می کند. قصدم قصه گویی تاریخی نیست.
امروز که سالروز وفات حضرت خدیجه – سلام الله علیها است- و طبیعی است که همه جا نام و ذکر مصیبتشان را بشنویم. حتی جالب است که شنیدم امسال در حرم حضرت معصومه – سلام الله علیها- مراسم سوگواری به این مناسبت برقرار است. اما در 364 روز دیگر سال به چه مناسبت هایی نام ایشان را می شنویم؟!

صفات خدیجه
«علامه قزوینی» به هنگام بحث از ریشه و تبار پرشکوه و درخشان ریحانه پیامبر می نویسد: مام گرانمایه فاطمه _ سلام الله علیها_ ، بانوی نوگرا و کمال جو و ارجمندی است، به نام «خدیجه»؛ بانویی سپید چهره، نورانی، بلند قامت و زیبا که در میان جامعه و مردمش پر شرافت و بلند مرتبه بود و در کارهایش اندیشور و بسیار خردمند. از هوشمندی و درایت بهره ای بسیار داشت و در امور و شئون زندگی از بینشی ژرف و فراوان برخوردار بود.
در پرتو استقلال فکر و عمل و اعتماد به خویشتن می زیست و به برکت مغز متفکر و هوشمند خود پرخ های امور اقتصادی و تجاری گسترده ی خویش را به حرکت در می آورد و به اصول و مبانی و مقررات صادرات و واردات و مدیریت شایسته ی اقتصادی آگاه بود.

اینها همه خصوصیات خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر بود. به بیان ساده تر حضرت خدیجه زنی زیبا و دوست داشتنی بود؛ به طوریکه بسیاری از بزرگان مکه خواستار ازدواج با او بودند. بسیار دانشمند و فهمیده و ادیب و هنرمند بود. شعر می گفت. روشنفکر زمان خود بود. صحبت ها را فقط بر اساس دلیل برهان پذیرش و نقد می کرد. عدالت جو و آزادیخواه بود. اجداد حضرت خدیجه از نخستین امضا کنندگان و تشکیل دهندگان دفاع از حقوق بشر در حجاز و جهان عرب در آن روزگار تیره و تار بودند. مهم تر از همه اینکه استقلال در اندیشه و عمل داشت. ثروت بی شماری داشت که آن را در کار تجارت به کار گرفته بود. از مدیریت اقتصادی بالایی برخوردار بود و مردان زیادی زیر دستش کار می کردند.
دختری با این اوصاف در زمان عرب جاهلیت زندگی می کرد. روزگاری که همه می دانیم دختران محکوم به زنده به گور شدن بودند و تعداد کسانی که خواندن و نوشتن می دانستند از تعداد انگشتان دست بیشتر نمی شد. همین انگشتانی که دکمه های کیبورد را حرکت می دهد!

یک ازدواج خلاف عرف
ازدواج حضرت محمد _ صلی الله علیه و آله و سلم_ با حضرت خدیجه از جهاتی مطابق عرف آن زمان نبود. نه تنها آن زمان که امروزه هم هر وقت بحث ازدواج و مثلا اختلاف سن می شود همه این مثال را می آورند.
مهم ترین ویژگی های غیرمعمول ازدواج این دو بزرگوار سه مورد است.
1- اختلاف سن: بنا به قول مشهور خدیجه در آن زمان 40 ساله و پیامبر 25 ساله بودند.
2- ثروت خدیجه : خدیجه زنی ثروتمند و باتدبیر بود اما پیامبر یتیمی فقیر بود.
3- خواستگاری: درخواست ازدواج را اول حضرت خدیجه _ سلام الله علیها_ مطرح کردند و بعد پیامبر با خانواده خدمت ایشان رسیدند.

آیا می شود گفت چون پیامبر و زندگی ایشان الگوی مسلمانان باید باشد پس اگر از امروز دخترها از پسرها خواستگاری کنند اشکالی ندارد؟ پس هر دختری بخواهد با پسر کوچکتر از خودش ازدواج کند مانعی ندارد؟ و داستان شاهزاده ها و گداها دوباره زنده می شود؟

همراهی تا معراج ها
اگر به سفر حج مشرف شدید ولی غار حراء را ندیده اید پیشنهاد می کنم آن سفرتان را نادیده بگیرید. دعا و اعمال مکه و مدینه همه اش لذت و معنویتی است که بی هیچ رنجی بدست می آید. اما غار حرا با مشقتی که دارد نکاتی را بر انسان روشن می کند که محال است با ساعت ها نگاه کردن به جبل النور به حقیقت آنها برسد.
قبلا که اسم غارحرا می شنیدم فکر می کردم بالای تپه ای و در جایی خوش آب و هواست اما باید مکان نزول وحی را به چشم دید. جبل النور در شش کیلومتری شمال شرقی مکه و در کنار راه عرفات است. سنگ های بزرگی دارد. قسمت هایی از آن را پله گذاشته اند اما کفایت نمی کند. این کوه شیب بسیار تندی است وبالارفتن از آن نفس گیر است. جوانتر ها که از دور کوه را می بینند بادی به غبغب جوانی می اندازند و خیال می کنند نیم ساعته فتحش می کنند؛ اما چهره های خسته و برافروخته از گرماشان برفراز کوه دیدنی است. هر کس در اوج خستگی به واقعیاتی می رسد و ناخودآگاه به زبان می آورد. یکی می گفت: پیامبر هم همین کارها را کرد که پیامبر شد. دیگری می گفت : پیامبر هم عجب جای دنجی برای عبادت پیدا کرده بودند. و من در این اندیشه بودم که حضرت محمد _ صلی الله علیه و آله و سلم_ که پیامبر بود و با همین سختی ها به پیامبری رسید؛ اما حضرت خدیجه که این راه طولانی و سخت را برای همراهی و دادن آب و غذا می آورد چه بدست می آورد؟
پیامبر پیش از بعثت هر ماه، چند روز و هر سال، ماه رمضان را به غار حرا می رفت و در آنجا با خدایش خلوت می کرد. خدیجه همواره مراقب بود تا خلوت عاشقانه  و عارفانه ی پیامبر را بر هم نزند و تا آنجا که می توانست همراهی شان می کرد. همراهی نه تنها زیر سایه و هوای خوش و گل و بلبل؛ بلکه تا فراز کوه، تا آسمان ها، تا معراج ها...

خدیجه های امروز
انتظاری نمی رود که بانوان امروز برای همسرشان که طبقه بیستم یک برج کار می کند قابلمه غذا ببرند؛ آن هم از پله! اما این روزها درصد زیادی از خانم ها برایشان سنگین هست که حتی یک لیوان آب دست همسرشان بدهند! بدون اینکه ظرفیت زندگی مشترک داشته باشند الگوی های بزرگتر از قدشان انتخاب می کنند و آخرش همه چیز سر اسلام ومسلمین خراب می شود. خدیجه ظرفیتش را داشت که از تمام ثروتش برای پیامبر و اسلام بگذرد و هنگام مرگ حتی لباس آخرت نداشته باشد. خدیجه با آن همه غلام و کنیز و خدم و حشم خودش با پای پیاده به غار حرا می رفت و برای پیامبر غذا می برد. خدیجه هیچ گاه به خاطر ثروت و سن بیشترش پیامبر را تحقیر نکرد و برایش همسری فداکار بود. خدیجه تا شعب ابی طالب تا اوج سختی همراه پیامبر بود و بهترین نسل انسان ها را به ما هدیه داد.
 درست است که هیچ همسری امروزه حضرت محمد _ صلی الله علیه و آله و سلم_ نیست اما همانقدر که از صفات محمدی بهره دارد می شود خدیجه وار زندگی گرد. اگر هم بیشتر خوبی کنید، خودتان بیش از همه برکتش را می بینید. هر چه کنی به خود کنی/ گر همه نیک و بد کنی.

 

پی نوشت

• روی سخنم فقط با خانم های بزرگوار نبود. می توانید جای ضمیرها و اسم ها را عوض کنید و دوباره بخوانید.
• منبع: فروغ آسمان حجاز، خدیجه علیها السلام، علی کرمی فریدنی




کلمات کلیدی :

نه! به انتخاب یکصد وبلاگ نویس مرد

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/6/19 8:0 عصر

تازگی‏ها ملت ازینجا می‏توانند یکصد وبلاگ نویس زن را انتخاب کنند.

مسئولیت کلیک به عهده خودتان است!


اگر این انتخاب برای یکصد وبلاگ نویس مرد بود داد همه به سقف آسمان رسیده‏بود که تبعیض جنسیتی حتی در اینترنت. و به قول میدان: نه! به انتخاب یکصد وبلاگنویس مرد.
آهای فمینیست‏ها کجایید که متبعض شدید. ( مورد تبعیض قرار گرفته؛ اسم مفعول از باب تفعیل) آیا روا می‏دارید که آقایان وبگرد و وب نویس حتی برای لحظه‏ای تأمل کنند و بخواهند با یک دید جنسیتی وبلاگ‏نویسان زن را از بین  دیگر وبلاگ‏نویسان سوا کنند؟ آیا در مقابل این ظلم، سکوت جایز است؟!
گذشته از شوخی... با اینکه حتی زحمت یک کلیک برای شرکت در نظرسنجی‏های اینترنتی بر خودم نمی‏دهم و آنها را فقط یک جریان سازی غیرعادلانه می‏دانم از سر کنجکاوی و آشنایی با همقطارانم به این صفحه سر زدم. نمی‏توانم بگویم از اینکه وبلاگ
گل دختر هم در این لیست بود خوشحال نشدم. چون می‏دانم وبلاگ‏نویسی به‏روز و پرمحتوا چقدر زمان بر هست و این مدت حتی  میل به بازکردن وبلاگم هم نداشتم چه برسد به تبلیغ و کامنت گذاری... همین هم از سرم زیاد هست.
بدم نمی‏آید جایگاه واقعی وبلاگ گل دختر را بین خوانندگان ببینم. چون می‏دانم بسیاری از خوانندگان گل دختر، از اهالی علم و فرهنگ و اندیشه هستند و احتمالا آن صفحه را ندیده‏اند؛ لینکش را می‏گذارم تا شاید نظرسنجی کمی به عدالت نزدیک شود.
مهم‏ترین نکته که خواستم آخر بگویم این است: اگر کنترل اف را بزنید و بعد با فونت انگلیسی بنویسید
پارسی بلاگ می بینید در آن لیست فعلا تنها وبلاگی که مزین(!) به آدرس پارسی بلاگ می‏باشد وبلاگ گل دختر است. چه رسالت عظیمی و چه تنها و بی یاور!




کلمات کلیدی :

برداشت سه

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/6/12 1:21 عصر

این تابستان نیت کرده بودم هر طور شده ترم تابستانی دانشگاه بردارم؛ بلکه چند واحد جبران مافات کرده باشم. دو درس سه واحدی؛ یکی تخصصی و دیگری عمومی. پنج شنبه که خوانده و نخوانده برای امتحان درس تخصصی به دانشگاه رفتم با خبر خوش لغو امتحان مواجه شدم. گفتند تاریخ برگزاری امتحانات لغو شده روز سه شنبه 12 شهریور ماه در سایت اعلام خواهد شد.(+)
5 روز منتظر اعلام تاریخ امتحانات بودم. امروز صبح که سایت دانشگاه پیام نور را باز کردم دیدم اعلام کردند که :
با توجه به حلول ماه مبارک رمضان امتحانات ترم تابستان 1387روز سه شنبه مورخ 12/6/87 مطابق ساعت اعلام شده قبلی(از ساعت 8 صبح) در تقویم برگزار می گردد.

برداشت اول:
تمام امتحانات لغو شده روز سه شنبه برگزار می شود.
نقد: عبارت حلول ماه مبارک رمضان زاید است.
       زمان اطلاع رسانی بسیار دیر است.
       در عمل، فضا وامکانات دانشگاه ظرفیت چنین برنامه ای ندارد.

برداشت دوم :
امتحاناتی که قرار بود سه شنبه برگزار شوند و لغو شده بودند در همان ساعت اعلام شده قبلی برگزار خواهند شد.
نقد: عبارت حلول ماه مبارک رمضان زاید است.
       زمان اطلاع رسانی بسیار دیر است.

برداشت سوم:
امتحانات ِ روز سه شنبه که لغو نشده اند در همان ساعت قبلی برگزار خواهند شد.
نقد : عبارت حلول ماه مبارک رمضان زاید است.


نتایج اخلاقی:
1- رمضان المبارک حلول کرده است.
2- بخشش لازم نیست اعدامش کنید.
3- در مصرف اطلاعیه صرفه جویی کنید.
4- هماره منتظر برداشت تازه ای از زندگی باشید.       


 

کل عام وانتم بخیر




کلمات کلیدی :

وسواسی بشوید!

ارسال‌کننده : گل دختر در : 87/6/9 1:55 صبح

دو هفته از ارسال مطلب قبلیم در وبلاگ می گذرد. این بیست تا نظر آخر را که اصلا حوصله ام نشده عمومی کنم. چون بعضی از نظرات را نمی شود بی جواب عمومی کرد. البته امتحانات ترم تابستان حوزه و دانشگاه هم مزید بر علت شده بود و این مدت مثل ارواح کانکت می شدم و بی آنکه رد پایی بماند می رفتم. آنچه مرا به فکر برده این است کهادامه تفکراتم...


کلمات کلیدی :

   1   2   3      >

الکسا